- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از شوق که این ناله گرانمایه متاعی است این شعله ی دل نام دگر سست سماعی است
2 در معرکه ی عشق زبون شو که درین رزم هر کس که به صد رنگ شهیدی است شجاعی است
3 زین باغ مجو بهره که هر میوه که چینند بی آبی ایام مکیده است و قناعی است
4 سیماب بود قفل در گوش تو ورنه صد نغمه ی مستانه طلبکار سماعی است
5 گوش شنوا جوی که در بزم تامل بر بستن لب موجب صد گونه صداعی است
6 تا عشق به بازاد دلم شعله فروشد هر چیده دکان دوزخ و دال متاعی است
7 عرفی یکی از جیب برآور سر مستی این محمل عمر است که بر دوش وداعی است