- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی اوست در حقیقت روی جمله خلق عالم سوی اوست
2 ای که می پرسی نشان از زلف جانان بیگمان پیش ارباب یقین هر ذره یک موی اوست
3 نیست کس را جز بسوی قبله رویش سجود سجده گاه جمله عالم چون خم ابروی اوست
4 چون ز مرآت رخ خوبان جمالش ظاهرست عشق مجنون بررخ لیلی همه بربوی اوست
5 چشم مستش هر زمانی فتنه آرد پدید شور و غوغا در جهان از نرگس جادوی اوست
6 هرکه بینا شد بنور معرفت بیند عیان کین همه ذرات پیدا ز آفتاب روی اوست
7 ای اسیری نیستی تنها اسیر دام او جمله عالم پای بند حلقه گیسوی اوست