-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای عمو بر سر قاسم زوفا کن گذری تا به روی تو کنم در دم آخر نظری
2 با همه لطف که در حق یتیمان داری ز چه از حال من زار نگیری خبری
3 تا به زانو بگذاری سرم از مهر دمی تا بری از دلم ای عیسی جانبخش غمی
4 تا به پای تو نهم از پی دیدار سری آمده جان عمو جان شیرین به گلو
5 جانم از تن به سوی خلد شتابی دارد لب خشکم هوس قطره آبی دارد
6 پیشتر ز آنکه زند طایر جان بال و پری آمده جان عمو جان شیرین به گلو
7 ماندهام جان عمو در بر دشمن تنها شده صدپاره ز شمشیر تنم سر تا پا
8 هر که مانند تو دارد غم والاگهری آمده جان عمو جان شیرین به گلو
9 ای عمو داد اجل خرمن عمرم بر باد نوعروسم چو نماید ز من غمگین باد
10 گشت قاسم به سوی گلشن جنت سفری آمده جان عمو جان شیرین به گلو
11 ای عمو خیمه زده ابر بلا بر سر من توتیا شد ز سم اسب ستم پیکر من
12 همچو صامت بنما در غم من نوحه گری آمده جان عمو جان شیرین به گلو