ای دو گیسوت شب قدر و برات از جامی غزل 52

ای دو گیسوت شب قدر و برات

1 ای دو گیسوت شب قدر و برات جان فدا کرده برات اهل نجات

2 یافت بر خاک درت جا سر من نلت من بابک اعلی الدرجات

3 سبزه خط تو بالای لب است برتر آمد ز شکر قدر نبات

4 بعد مرگم به وفا وعده دهی می دهم جان به تمنای وفات

5 زخم تیغ تو دلم راست دوا چون قلم می نکشم سر ز دوات

6 سر عرفان طلب از گرمروان واقفان را چه وقوف ازعرفات

7 شعر جامی و سواد خط او ظلمات است و در او آب حیات

عکس نوشته
کامنت
comment