ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه از جامی غزل 267

ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه

1 ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه آشوب جان شاه شو و فتنه سپاه

2 دریوزه جمال کنان از تو روز و شب گردند گرد خانه تو آفتاب و ماه

3 تیغت کشیده صد الف و زخم تیر تو هرجا چو دو رهی به درون کرده است راه

4 لوحیست گوییا تن من کز غمت بر او سر تا به پانوشته شده ست آه آه آه

5 خواهم ز ضعف تن شوم از دیده ها نهان از بس که کاهشم دهد این عشق کوه کاه

6 تا در ره سپاه تو پنهان بایستم ایمن ز چاوشان به جمالت کنم نگاه

7 تا شد به دور لعل تو معمور میکده جامی نه میل مدرسه دارد نه خانقاه

عکس نوشته
کامنت
comment