- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای باد روح پرور زنهار اگر توانی امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی
2 در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی یابی مگر نشانی زان آب زندگانی
3 ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش خوش خوش مگر زمویش بوئی به من رسانی
4 او را بگوی کای مه ما را بپرس گه گه برجانم الله الله رحمت کن ار توانی
5 چون نزد او رسیدی خاک درش بدیدی آنچه از حسن شنیدی شاید که باز رانی
6 حقا که زرد و زارم وز خود خبر ندارم بی تو همی گذارم عمری چنانکه دانی
7 لطفی بکن نگارا وزنی بنه وفا را کاین بار باتو ما را کاری فتاد جانی