-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای غاشیهٔ شوق تو بر دوش نگاهم صد دجلهٔ خون بی تو، هماغوش نگاهم
2 زلفت ز تماشای دو عالم نظرم بست ای حلقه ی فرمان تو درگوش نگاهم
3 محرومتر از من به وصال تو کسی نیست از بادهٔ وصل تو رود هوش نگاهم
4 گرم از نظرم می گذری، برق نباشی؟ یک لحظه توان بود در آغوش نگاهم
5 دل داده پیامی که زبان محرم آن نیست خواهد به تو گفتن، لب خاموش نگاهم
6 مشاطهٔ غم، شاهد نظاره ام آراست هر دانهٔ اشکی ست، د ُر گوش نگاهم
7 مست است چنان کز می و ساقی خبرش نیست از ساغر لعلت، لب می نوش نگاهم
8 از یک نگه گرم تو، مژگان ترم سوخت آتش زده ای خانهٔ خس پوش نگاهم
9 نظاره حزین ، آب کند شرم تماشا شبنم زده شد روی گل از جوش نگاهم