- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دلبر عیار ترا یار توان بود غمهای ترا با تو خریدار توان بود
2 با داغ تو تن در ستم چرخ توان داد با یاد تو اندر دهن مار توان بود
3 بر بوی گل وصل تو سالی نه که عمری از دست گل وصل تو پر خار توان بود
4 در آرزوی شکر و بادام تو صد سال بر بستر تیمار تو بیمار توان بود
5 صد شب به تمنای وصال تو چو نرگس بینرگس بیمار تو بیدار توان بود
6 آنجا که مراد تو به جان کرد اشارت با خصم تو در کشتن خود یار توان بود