- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پسر بشنو ز من پندی بغایت سودمند نیکبخت آنکس که چون بنیوشد آرد در عمل
2 چون مدام اهل غنا را بیم فقر اندر دلست کی سر همت فرود آرد بدان صاحب دول
3 عزت صاحب نسب را هم نبینم اعتبار زآنکه لرزان خمول آرد به بنیادش خلل
4 من گرفتم خود رسیدی از همه دنیا بکام نی ز تو خواهد جدا کردن بناکامش اجل
5 عزت از حکمت طلب کان هست دری شاهوار کاندر ایامش نیابد هیچ صاحبدل بدل
6 چون بنای کار بر حکمت نهی نارد فلک گر تو باشی زنده ور نی در رسوم آن خلل