1 ای دلِ دریا نشین گوهرِ دریا مپاش در قدمِ بی قدم لؤلؤ لالا مپاش
2 سدره طلب باش نه سخرۀ دنیایِ دون از مژه ها در ثری عِقدِ ثریّا مپاش
3 برزگرِ عشق باش نیک و پژوهیده کار آب به هر جو مبر تخم به هر جا مپاش
4 لایقِ بی دیدگان نیست نثارِ دُرت هر چه به دست آیدت بر سرِ این ها مپاش
5 حکمِ حق و مستحق نیک نگه دار هان تخمِ چنان تخمه یی هرزه به صحرا مپاش
6 بر سرِ پاکان حق در رهِ نیکانِ دین تیغ به عمیا مزن خاک به عمدا مپاش
7 چشمۀ خضرست خم زادۀ چشمه مسیح خاکِ تعصب در آن چشمۀ خضرا مپاش
8 کیست که فرعون را گوید کای بی خبر گَردِ سرِ کویِ کفر بریدِ بیضا مپاش
9 ای همه تو ما که ایم هیچ و همه تو و لیک خرمنِ امّیدِ ما بر دمِ نکبا مپاش
10 کیست نزاری که او لافِ محبّت زند چینۀ بنجشک گو از پیِ عنقا مپاش
دیدگاهها **