- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صبا چند روی بر د جانان گستاخ در شب تار بر آن زلف پریشان گستاخ
2 باشد اینها حرکات خنک و بادسری که در آن روضه کنی گشت شهستان گستاخ
3 زلف کجدار که با روی نو پهلو نزند هندوانرا نتوان کرد به ترکان گستاخ
4 گر برم نام لبت گریه کنان خرده مگیر این که خودم ساخته بر لب خندان گستاخ
5 لوح رخسار تو بپیشش همه وقت این عجبست که بر آمد خط مشکین تو زینسان گستاخ
6 پارسایان ادب رند ندارند نگاه دیده ام بیشتر مردم نادان گستاخ
7 باغ رخسار بتان بهر تماشاست کمال تبری دست برآن سیب زنخدان گستاخ