- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پوشکین درود فرستم تو را درود وز اهل دل پیام رسانم تو را پیام
2 آثار تو خجسته بود ای خجستهمرد اشعار تو ستوده بود ای ستودهنام
3 بستی میان به خدمت مردم، ز روی مهر زان رو که لوح سینهات از کینه پاک بود
4 افسانهات چو نغمه شادی امیدبخش اندیشهات چو مهر فلک تابناک بود
5 گفتی سخن ز سعدی آثار وی از آنک گوهرشناس بود، دل تابناک تو
6 وینک ز مهد نظم وز اقلیم شاعران آمد رهی، که لاله فشاند به خاک تو
7 هستی میان ما ز هنرهای خود پدید گر ظاهرا پدید نهای در میان ما
8 نام تو جاودان بود ای شاعر بزرگ چونان که نام سعدی شیرینزبان ما
9 آزادهخوی بودی و آزاد زیستی جان باختی که برفکنی رسم بندگی
10 مردی، ولیک نام شریف تو زنده ماند مردن به راه خلق بود شرط زندگی
11 گفتی سخن ز سعدی و شهر و دیار او با آنکه دور بود ز شهر و دیار تو
12 وینک رهی ز جانب سعدی پارسی افشان کند شکوفه و گل بر مزار تو