- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شخص تو نشانه تیر محن شده روحت به بارگاه صفا مرتهن شده
2 بی روی تو گرفته شکن روی آفتاب وز رفتن تو سخن بی شکن شده
3 ببرید بند کیسه عمرت به دست قهر این چرخ همچو کاسه همه تن دهن شده
4 من در غم تو زخمه ناهید سوخته ناهید در عزای تو بربط شکن شده
5 دیدی که چرخ خاسته ننشست تا ندید بر قامت تو خلعت سلطان کفن شده
6 از بهر هفته تو شهاب و اثیر و نسر مرغ و تنور تافته و بابزن شده
7 ای در حریم حضرت خاصان ز طبع پاک برده سخن به تحفه واینجا سخن شده
8 در باغ روزگار گیا دیده جفت زهر چون لاله رخ نموده و زود از چمن شده
9 رفت آن به زیر دامن شب تا به وقت صبح من با تو در میانه یک پیرهن شده
10 سر رشته رضای خدایت به دست باد ای پای برگرفته! و از دست من شده