ای دوای درد بیماران، سلام از قاسم انوار غزل 450

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

ای دوای درد بیماران، سلام علیکم

1 ای دوای درد بیماران، سلام علیکم ای شفای راحت هر جان، سلام علیکم

2 پیش چشم مست مخمور تو سر بنهاده اند جمله مستان جمله هشیاران، سلام علیکم

3 در ره وصل تو کردم قطع دریاهای ژرف ای وصالت بحر بی پایان، سلام علیکم

4 پیش روی و زلف تو روشن کنم هر ساعتی طور کفر وشیوه ایمان، سلام علیکم

5 گاه گاه از عین احسان لطف تو گوید مرا: ای اسیر محنت هجران، سلام علیکم

6 بر اسیران سر کویت سلامی می کنم گاه بر بوذر، گهی سلمان، سلام علیکم

7 قاسمی هر لحظه می گوید بآواز بلند: هم تویی جان، هم تویی جان، سلام علیکم

عکس نوشته
کامنت
comment