-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای بلبل شوریده بکن تازه نفس را شکرانه که بشکسته ی امروز قفس را
2 زاهد بچمن آمد و بلبل بفغان گفت این بوی ریا چیست که بربست نفس را
3 جستند رقیبان زنوا محمل لیلی ای کشا که از نافه گشایند جرس را
4 غوغای رقیبان بلب تو عجبی نیست شاید بشکر راه به بندند مگس را
5 ای محتسب عقل چو آئی سوی بازار در مجلس عشاق مده راه عسس را
6 داری تو بسر ذوق تماشای گلستان ناچار بگلزار ببر زحمت خس را
7 جز خوردن حلوا نبود مقصد اغیار از عشق نباشد خبر ارباب هوس را
8 ای کاش گرفتار شدی اهل ملامت تا عیب نگویند بسودای تو کس را
9 نی را که بهر بند حدیثی است نهانی محرم نشمرده است مگر نائی و بس را
10 ما سوخته گانیم و تغافل نه ثوابست چون برق خدا را مجهان تند فرس را
11 مقصود وی آشفته بد از عشق شعاعی موسی که تمنا کرد از طور قبس را