-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نگاهت آهوان را گرم بازی ساختن کمترین بازی سوار از پشت زین انداختن
2 غمزهات شغل آن قدر دارد که در صید افکنی میتواند کم به بسمل ساختن پرداختن
3 هرکه را زخمی زدی سر در قفای او منه صید ناوک خورده را در پی چه لازم تاختن
4 کام جویان را مده در بزم جای ماه که هست نقد عصمت باختن عشق از هوس نشناختن
5 ظلم بیداد است اما آتشی بیدود نیست بیکسان را سوختن با ناکسان در ساختن
6 مهر ورزان راست وجه آزمون از روی زرد نقد جان در بوته غم بردن و به گداختن
7 محتشم میآورد بر لشگر عزت شکست پیش خوبان دم به دم رایت ز آه افراختن