-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فتنه دست پرور چشم سیاه تو اهل نظر نشانهٔ تیر نگاه تو
2 دانی کدام سال سرآید به فرخی سالی که بگذرد به رخ هم چو ماه تو
3 من آشنات دانم و تو غیر خوانیم فریاد از یقین من و اشتباه تو
4 یک ره پس از هلاک به خاکم گذار کن ای خون من به روز جزا عذرخواه تو
5 این است اگر قرار تو در حق عاشقان ترسم به هیچ نامه نگنجد گناه تو
6 سر سبز گشت باغ رخت از بهار خط یعنی فزود مهر دلم از گناه تو
7 یارب چه خسروی که به یک جنبش نظر تسخیر کرد هر دو جهان را سپاه تو
8 هر گه به صد کرشمه پری وار بگذری بر چشم خود فرشته کشد خاک راه تو
9 تا جلوهٔ تو دید فروغی به چشم دل بیرون نرفت جان وی از جلوهگاه تو