ای در سماع عشق تو تسبیح خوان ملک از جامی غزل 293

جامی

جامی

جامی

ای در سماع عشق تو تسبیح خوان ملک

1 ای در سماع عشق تو تسبیح خوان ملک در رقص بر ترانه تسبیح شان فلک

2 از عرش تا به فرش خروش است و غلغله کالمجد والکرامة والکبریاء لک

3 آلاف کرده اند الف وحدت تورا آحاد ممکنات که صفرند یک به یک

4 باقی نماند جز الف وحدت تو هیچ از لوح اعتبار چو گشتند جمله حک

5 بینی به ما که چشم جهانیم روی خویش وان چشم را بغیر تو کس نیست مردمک

6 زاهد به کنج صومعه مشغول درد خویش غوغای عاشقان ز سماک است تا سمک

7 حاشا که بر تو جلوه کند شاهد یقین صیقل نکرده آینه دل ز زنگ شک

8 دل بر بلا بنه چو کنی دعوی ولا کوه بلاست نقد ولای تو را محک

9 جامی ز عشق شعر در کام اهل ذوق طعامیست بی نمک

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر