- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در هوای مهر تو ذرات کاینات واقف نه از کماهی ذات تو هیچ ذات
2 شد چشم عقل خیره چو در مبداء ازل حسنت نمود جلوه در آیینه صفات
3 هر خشتی از کنشت شود کعبه دگر گر پرتو جمال تو افتد به سومنات
4 هر جا که تافت پرتو انوار عزتت عزی ندید عزی و قدری نیافت لات
5 در بحر کبریای تو آن کس که شد فنا چون خضر راه برد به سرچشمه حیات
6 هر کس به کعبه طلبت رو نهد نخست از کل کاینات کند قطع التفات
7 جامی ببخش جامی لب تشنه را به لطف زان باده کز کدورت جهلش دهد نجات