-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در دلم ز آتش عشق تو صد الم هر یک الم نشانه چندین هزار غم
2 وصل تو زود رفت و فراق تو دیر ماند فریاد ازین عقوبت بسیار و عمر کم!
3 دانی کدام روز عدم شد وجود ما؟ روزی که عاشقی بوجود آمد از عدم
4 گویند: درد عشق بدرمان نمیرسد من چون زیم؟ که عاشقم و دردمندهم
5 ماییم و نیم جانی و هر دم هزار آه اینک بباد میرود آن نیز دم بدم
6 چون آب زندگیست قدم تا بفرق سر خواهم درون جان کنمت فرق تا قدم
7 ای پادشاه حسن، هلالی گدای تست خواهم که سوی او گذری از ره کرم