ای بت یغما دلم یغما مکن از انوری ابیوردی غزل 244

انوری ابیوردی

شعربعدی

1464 / 244

شعر قبلی

خانه / انوری ابیوردی / دیوان اشعار انوری ابیوردی / غزلیات در دیوان اشعار / غزل شماره 244

1 ای بت یغما دلم یغما مکن شادمان جان مرا شیدا مکن

2 روی خوب از چشم من پیدا مدار راز پنهان مرا پیدا مکن

3 ملک زیبایی مسلم شد ترا شکر آنرا باز نازیبا مکن

4 در سر کبر و جفا هر ساعتی با چو من سوداییی صفرا مکن

5 بدهم ار امروز جان خواهی زمن چون با جام می فردا مکن

انوری ابیوردی

شعر شعر کهن غزل انوری ابیوردی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از انوری ابیوردی

1 دل در آن یار دلاویز آویخت فتنه اینست که آن یار انگیخت

2 دل و دین و می و عهد و قوت رخت بر سر به یکی پای گریخت

1 ز عشق تو نهانم آشکارست ز وصل تو نصیبم انتظارست

2 ز باغ وصل تو گل کی توان چید که آنجا گفتگوی از بهر خارست

1 تا رنگ مهر از رخ روشن گرفته‌ام بی‌رنگ او ببین که چه شیون گرفته‌ام

2 دریای من غذای دل تنگ من شدست دریای کشتیی که به سوزن گرفته‌ام

شعربعدی

1464 / 244

شعرقبلی