فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

ای که هم آغوش یار حور سرشتی از فروغی بسطامی غزل 460

غزل 460 ام از 549 غزلیات

ای که هم آغوش یار حور سرشتی

1 ای که هم آغوش یار حور سرشتی عیش ابد کن که در میان بهشتی

2 صاحب این حسن را سزد که بگوید ماه فلک را که مه بهیم و تو زشتی

3 دل ز تو غافل نگشت یک نفس اما هم نفسش در تمام عمر نگشتی

4 خون غزالان کعبه ریخته چشمت چون ندیدم صنم به هیچ کنشتی

5 لازم عشق آمد آن جمال، خدا را عاشق بی چاره ره با جرم چه کشتی

6 از غم عشقت چه جامه‌ها که دریدم وز پی قتلم چه نامه‌ها که نوشتی

7 خستی و درمان خستگان ننمودی کشتی و بر خاک کشتگان نگذشتی

8 وای بر آن دل که درد عشق ندادی حیف بر آن جان که داغ شوق نهشتی

9 تخم محبت بری نداد فروغی دانهٔ بی‌حاصل از برای چه کشتی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی

شاعر شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی فروغی بسطامی می باشد.

شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی چیست ؟

قالب شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی غزل است

مضمون اصلی شعر ای که هم آغوش یار حور سرشتی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر