- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در دهن تنگت جلاب شکر پنهان در سنبل شبرنگت برگ گل تر پنهان
2 سی و دو بود آن لب هرگه به شمار آری یعنی که بود در وی سی و دو گهر پنهان
3 با هرکه دوچار افتی کام دو جهان یابد شبها که به گشت آیی از خانه بدر پنهان
4 گفتی که بگو پیدا سری ز میان من نیمیست ز موی آن هم در زیر کمر پنهان
5 از هجر توام بردل صد داغ بود پیدا واندر ته هر داغی صد داغ دگر پنهان
6 هر فرش که اندازم در کلبه غم بی تو گردد ز نم دیده در خون جگر پنهان
7 ننهاد تو را در دل یک ذره مهر ایزد هر چند که صنعش در سنگ شرر پنهان
8 از بس که بود رشکم بر گوش و زبان بی تو نامت نبرم هرگز با خویش مگر پنهان
9 از چشم تو دزدیده خواهد نظری جامی کوری رقیبان را سویش بنگر پنهان