- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دلِ شوریده سرِ بُل فضول بیش مرو در پیِ ردّ و قبول
2 پای برون می نهی از حّدِ خویش دست مزن رقص مکن بی اصول
3 ساکن و آهسته و تن دار باش زود نگردد متغیّر ملول
4 خانه ی اوباش تهی کن که شاه بی خبر آید کند آن جا نزول
5 پس روِ هادی شو لا حول کن تا نروی بیش ز دنبالِ غول
6 دعویِ تصدیق و قبولِ مجاز زان طرفِ رود چه حاجت به پول
7 چیست وفاداری و فرمان بری بر سخنِ دوست نجستن عدول
8 غایب و در دوست شدن محو چیست هم چو نزاری شده از خود ملول
9 رمزِ نزاری همه دیوانگی ست نیست به ادراکِ قیاسِ جهول