- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای زغمت دل به جفا مبتلا بی تو به صد گونه بلا مبتلا
2 ساکن کوی تو به چنگ رقیب چون به سگ خانه گدا مبتلا
3 همچو دل خون شده در دست تو با رخ و با آن کف پا مبتلا
4 با تو چه گویم که چه ها میکشد دایم از آن زلف دو تا مبتلا
5 غصه خط یا غم خالت خورم بین که شد این دل به چه ها مبتلا
6 کرد در آیینه نظر حسن تو دید به خود نیز ترا مبتلا
7 هجر بسر شد به نیاز کمال یافت رهایی به دعا مبتلا