-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل این بیچارگی و مستمندی تا به کی چون نداری روی درمان دردمندی تا به کی
2 بر دل پرخون من بگریست امشب چشم جام شمع مجلس را بگو کاین هرزهخندی تا به کی
3 از هواداران ما و تو چو مستغنی است یار ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا به کی
4 پیش قد بارهای سرو سهی شرمی بدار در چمن با پای چوبین سربلندی تا به کی
5 با تو خود را کرد مانندی گل از باد هوا گفت در رویش صبا کاین خودپسندی تا به کی
6 غمزه جادویت از ما چند پوشاند نظر عالمی کردی مسخر چشمبندی تا به کی
7 گوییام هردم که بیرون شو کمال از شهر ما این سمرقندی گریههای خجندی تا به کی