- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای کرده دل ز هر دو جهان آرزوی دوست ما را مراد دنیی و عقبی ست روی دوست
2 گر دیگران به وصل دلارام زنده اند دارم حیات هر دو جهان من به بوی دوست
3 حقّا که من به بوی سر زلف جان دهم گر آیدم به صبح نسیمی ز سوی دوست
4 دانی که در فراق رخ تو چگونه ام آشفته ام به روی دلارا چو موی دوست
5 چون بیش از این تحمّل دوری نکرد دل رفتم ز روی شوق زمانی به کوی دوست
6 تا دوست یک نظر به من مبتلا کند دزدیده بنگریم به روی نکوی دوست
7 روزی نظر نکرد به حال دلم ولی جانم به لب رسید مرا ز آرزوی دوست