ای دل اگر عاشقی از حکیم نزاری قهستانی غزل 607

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

ای دل اگر عاشقی از سرجان درگذر

1 ای دل اگر عاشقی از سرجان درگذر تیغ غمِ عشق بین قصّه مخوان الحذر

2 بوی سلامت مبر در صفِ عشّاق از آنک سینۀ عاشق بود تیرِ بلا را سپر

3 بی سر و پا شو چو گوی در خمِ چوگانِ عشق بر سرِ میدان بری گویِ سعادت مگر

4 با خودیِ خود مرو در حرمِ عاشقان قطره به دریا مریز زیره به کرمان مبر

5 دعویِ معنی مکن بستۀ صورت هنوز ناشده در بحرِ عشق باز نیابی گهر

6 تا نشوی از وجود پاک بپرداخته بر تو نیفتد ز عیب پاک‌روان را نظر

7 عشق هر اوباش را ره ندهد در حرم زآن که سزوار نیست عشق به هر محتضر

8 گر به نزاری رسی عشق بیاموز ازو ور نه ز اسرارِ عشق لاف مزن بی‌خبر

عکس نوشته
کامنت
comment