ای دل ای دل بیش ازین از جهان ملک خاتون غزل 1173

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادانی مکن

1 ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادانی مکن دیده ی مهجور ازین پس گوهرافشانی مکن

2 چون نمی خواهد مرا دلدار شهرآرا بیا هم سبک روحی کن آنجا هم گرانجانی مکن

3 عشق بازی با رخ خوبش نه کار سرسریست سرّ عشقش آشکارا گشت پنهانی مکن

4 ای که جویای لب یاقوت رنگی در عدن گر زند تیغت به ترک گوهر کانی مکن

5 ای صبا گر بگذری بر کوی آن زیبا نگار گر بفرماید بدان در غیر دربانی مکن

6 گرچه مشکل گشت راه کوی وصلش پیش ما زینهار ای دل به ترک او به آسانی مکن

7 چون بد و نیکش جزایی هست بی شک در جهان سعی کن ای بی خرد بر آنچه درمانی مکن

عکس نوشته
کامنت
comment