ای دل به گرد کعبه کوی از جهان ملک خاتون غزل 855

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای دل به گرد کعبه کوی تو در طواف

1 ای دل به گرد کعبه کوی تو در طواف وی جان زده ز دولت وصل رخ تو لاف

2 گفتم شبی به دولت وصلت نوازشی فرما، جواب داد مگو بیش ازین گزاف

3 گفتم به حلق تشنه ما ریز جرعه ای زان جام لعل رنگ تو از دُرد یا ز صاف

4 ما را به غیر بندگی تو گناه نیست گر می زنی به تیغ جفا ور کنی معاف

5 گر نیست در دلت که دهی کام ما ز لب ما را ز عین عاطفتت یک نظر کفاف

6 در بحر خاطرت نگذشتم چو کاه برگ باریست بر دلم ز غمت همچو کوه قاف

7 بازآ که در غمت ز جهان رفت صبر و هوش بگذشت زاریم ز سر «فا» و «لام» و کاف

عکس نوشته
کامنت
comment