1 ای خداوندی که بر درگاه جاهت بندهوار چرخ و انجم سالها اجری و راتب خوردهاند
2 بنده را فخرالزمان اسحق و چندین کس جز او تازه از انعام تو چیزی حکایت کردهاند
3 گر درستست این سخن معلوم کن تا آن برات خود که آوردست و کی باری به من ناوردهاند
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چون نیستی آنچنان که میباید تن در دادم چنانکه میآید
2 گفتی که از این بتر کنم خواهی الحق نه که هیچ درنمیباید
1 ساقیا بادهٔ صبوح بیار دانهٔ دام هر فتوح بیار
2 قبلهٔ ملت مسیح بده آفت توبهٔ نصوح بیار
1 مکن ای دل که عشق کار تو نیست بار خود را ببر که بار تو نیست
2 مردی از عشق و در غم دگری گرچه این هم به اختیار تو نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **