ای خداوندی که پیش لطف از انوری ابیوردی مقطع 221

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو

1 ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو آب حیوان از وجود خویش بیزاری کند

2 پای باست زین اگر بر خنگ ایام افکند فتنه نتواند که در ظلمش ستمکاری کند

3 روی هر خاکی که از موزه‌ت جمالی کسب کرد تاابد با زمزم و کوثر کله داری کند

4 موزهٔ خاص ترادستار کردم از شرف موزهٔ خاص ترا زیبد که دستاری کند

5 نام میمون تو تا بر ساق او بنوشته‌اند ساف عرش از رشک آن دولت همی زاری کند

6 موزه‌ای کز افسری بیش است در پایش کنم حاش لله بنده هرگز این سبکساری کند

7 آ سمان از بهر تاج خسرو سیارگان روزها شد تاهمی از من خریداری کند

8 هر کرا ای دست موزه‌اش از تفاخر دست داد برهمه عالم زبر دستی و جباری کند

9 شاد و دولت یار بادی تا به سعی آ فتاب در نما نفس نباتی را صبا یاری کند

عکس نوشته
کامنت
comment