ای همچو پری از من دیوانه از هلالی جغتایی غزل 360

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

ای همچو پری از من دیوانه رمیده

1 ای همچو پری از من دیوانه رمیده صد بار مرا دیده و گویی که ندیده

2 دریاب، که ماتم زده روز فراقت هم چهره خراشیده و هم جامه دریده

3 ای وای! بر آن عاشق محروم! که هرگز نه با تو سخن گفته و نه از تو شنیده

4 آن دل، که نه غم خوردی و نه آه کشیدی در دست غمت، آه! چه گویم چه کشیده؟

5 این اشک جگر گون، عجبی نیست که امروز خار غم او در جگر ریش خلیده

6 آزرده شد از چشم من امشب کف پایت دردا! که کف پای ترا چشم رسیده!

7 بر روی تو این قطره خون چیست هلالی؟ گویا که دل از غصه بروی تو دویده

عکس نوشته
کامنت
comment