-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای رخ جان فزای تو گشته خجسته فال من باز نمای رخ، که شد بی تو تباه حال من
2 ناز مکن، که میکند جان من آرزوی تو عشوه مده، که میدهد هجر تو گوشمال من
3 رفت دل و نمیرود آرزوی تو از دلم عمر شد و نمیشود نقش تو از خیال من
4 باز نگر که: میکشد بی تو مرا فراق تو چارهٔ من بکن، مجو بی سببی زوال من
5 ز آرزوی جمال تو، نیست مرا ز خود خبر طعنه مزن، که: نیستی شیفتهٔ جمال من
6 بر سر کوی وصل تو مرغ صفت پریدمی آه! اگر نسوختی آتش هجر بال من
7 آمدمی به درگهت هر نفسی هزار بار گر نه عراقی آمدی سد ره وصال من