1 ای شمع چو ابر گریه و زاری کن وی آه جگر سوز سپهداری کن
2 چون بهرهٔ وصل او نداری ای دل دندان بجگر نه و جگر خواری کن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ناکامیم ای دوست ز خودکامی تست وین سوختگیهای من از خامی تست
2 مگذار که در عشق تو رسوا گردم رسوایی من باعث بدنامی تست
1 تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت افکند دلم برابر تخت تو رخت
2 روزی بینی مرا شده کشتهٔ بخت حلقم شده در حلقهٔ سیمین تو سخت
1 وصل تو کجا و من مهجور کجا دردانه کجا حوصله مور کجا
2 هر چند ز سوختن ندارم باکی پروانه کجا و آتش طور کجا
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **