- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به میان دلبران زلف تو بر سر آمده گل ز رخ تو منفعل، لاله به هم برآمده
2 دیده ندیده، تا جهان هست، به لطف قامتت بر لب جویبار جان سرو سمنبر آمده
3 گرچه نهد بر آسمان مسند حسن مه، ولی سلطنت جمال را روی تو در خور آمده
4 چشم جهان به خواب خوش هیچ ندیده تاکنون فتنه چنین که در جهان روی تو دلبر آمده
5 طبع و مزاج و آب و گل هست تو را، ز جان و دل ای همه حسن و جوهرت روح مصورت آمده
6 ای ز درم به فال سعد آمده باز، مرحبا چون تو که دید دولتی کز در کس درآمده؟
7 گرچه خوش است در نظر حسن و طراوت قمر هست به چشم اهل دل روی تو خوشتر آمده
8 توبه چگونه نشکند گوشه نشین، که در جهان چشم و لب تو هریکی با می و ساغر آمده
9 هست نسیمی گدا آنکه ز فیض فضل حق دیده عشق پرتوش معدن گوهر آمده