1 ای اختر آسمان سمندت چرخ از شرف تو در و بالست
2 کز نقش تو هر خطی سپهریست وز نقش تو هر خطی خیالست
1 دیدم الفی چند سخنگو که لب عقل از منطقشان جام اشارات گسارد
2 ترکیب خطی گشته وزان خط شده حیران ادراک که اندیشه بدو ملک سپارد
1 دلم ز روح سحر گه سئوال کرد بلفظی چنانکه آب خجل گشت ازو بگاه روانی
2 که چیست در همه عالم بطبع موجب صحت که کیست در همه گیتی سجود حاتم ثانی
1 در سلک نظم گوهر نظم خدایگان لطف حیات دارد و خاصیت روان
2 گوئی نشانه ایست سخنگوی جانور هر لفظ بر حروفش و هر نکته در میان