-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ایم شکر از یاران همین ما خودشناس افتاده ایم
2 خامهٔ ما در ره سیل حوادث گشته راست ما چرا بیهوده در فکر اساس افتاده ایم
3 پای در بحر سماع ننهاده برگردیده ایم چشم را پوشیده در چاه قیاس افتاده ایم
4 عمرها شد روی مهر از ماهرویان رو نداد ما از این آیینه ها چون انعکاس افتاده ایم
5 بی وقوفی های گردون شد ز ما ظاهر به خلق بخیهٔ بیجا سعیدا بر لباس افتاده ایم