نوروز عجم آمده و عید از آشفتهٔ شیرازی غزل 941

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

نوروز عجم آمده و عید همایون

1 نوروز عجم آمده و عید همایون نوروز عرب ساز کن از پرده قانون

2 شاید بنوائی برسانی دل عشاق گر راست زنی رنگ بآهنگ همایون

3 گلبانگ عراقی برد از راه حجازم از مویه حصاری شده ام با دل محزون

4 رخساره ضریری کند افیون وحشیشت ای ساقی گلچهره بده باد گلگون

5 هر چند زنم آتشم آن آب شررخیز درده که بود جان و دل از آب تو ممنون

6 زآن آتش جواله سیاه بیاور تا سوزیم و آریم از دایره بیرون

7 آن باده که سوزنده تر از آتش طور است دلدار کند عرضه در او طلعت میمون

8 زآن می که سلامت بردت تا کوی سلمی زآن می که کشد لیلی از حی سوی مجنون

9 آشفته کشد زآن می سرمست بگوید مدح علی عالی آن مظهر بیچون

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر