جامی

جامی

جامی
جامی

اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه از جامی غزل 839

غزل 839 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه

🌙 حالت شب
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه خلقی نهاده روی تظلم به خاک راه

2 آویخته ز طرف کمر جان صد اسیر بر هم زده به تیغ مژه قلب صد سپاه

3 در تاب ماه عارضش از باده صبوح مخمور چشم جادویش از خواب چاشتگاه

4 هر سو ز شوق طلعتش افغان اهل درد هر جا ز ظلم غمزه اش آواز دادخواه

5 زارم کشید و بر سر راهش بیفکنید باشد که سوی من به ترحم کند نگاه

6 گر لاف عشق می زنم ای خواجه طعن چیست اینک سرشک سرخ و رخ زرد من گواه

7 جامی ز جام غصه چو خون جگر خورد نبود سرود مجلس او جز فغان و آه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه

شاعر شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه چه کسی است ؟

شاعر شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه جامی می باشد.

شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه چیست ؟

قالب شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه غزل است

مضمون اصلی شعر اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.