کنون که موسم عیش از امیر شاهی سبزواری غزل 114

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

کنون که موسم عیش است و باده گلرنگ

1 کنون که موسم عیش است و باده گلرنگ چو عندلیب غزل‌خوان به باغ کن آهنگ

2 زمان سرخوشی آمد، پیاله پر میدار که لاله ساغر خالی همی زند بر سنگ

3 ز عشق گفتمت ای دل، که خون شوی آخر به روزگار سخنهای من بر آرد رنگ

4 اگر بباغ روم بی تو، گوشه ای گیرم چو غنچه سر بگریبان کشیده با دل تنگ

5 روان با خبران پایمال حادثه شد هنوز غمزه خونریز یار بر سر جنگ

6 رفیق می نپذیرد نیاز من از عار فرشته می ننویسد گناه من از ننگ

7 دو روزه مهلت باقی به عیش ده شاهی چو عمر بی لب ساغر گذشت و گیسوی چنگ

عکس نوشته
کامنت
comment