1 اکنون که در رزق گشادست خداوند انصاف نباشدکه تو بر خویش ببندی
2 بر حالت خود گریه کنی روز قیامت بر حال تهیدست گر امروز بخندی
1 ای به از روز دگر هر روز کارت باد بهروزی قرین روزگارت
2 روز بارتکت فتد در پرهگردون گردنگردان بود در زیر بارت
1 ای ترا در چهره آب و وی ترا در طره تاب در دلمزان آب تاب و بر رخم زین تاب آب
2 هستدر چشمم عیانو هستدر جسمم نهان هرچهدر رویتو آب و هرچه در موی تو تاب