1 اکنون که هر کسی بمرادات واصلند حرمان نگر که بنده بمهجوری اندرست
2 اینهم یکی ز جمله شوریده طالعیست کین بنده ضعیف،برنجوری اندرست
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 دوش وقت صبحدم آمد نسیمی مشکبار مژده جانپرورم داد از قدوم شهریار
2 گفت کآمد رایت منصور شاه شرق و غرب بخت و دولت بر یمین و فتح و نصرت بر یسار