کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگان‌ها
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
1 کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگان‌ها سر ما و به راه عشق بودن گوی میدان‌ها
2 درین درگه محرم مزن بهر گشایش دم که اینجا بش سهان را سرشکست از چوب دربان‌ها
3 از این دریای پهناور به زودی رخت بیرون بر که عمری بایدت سر کوفت بر سنگ بیابان‌ها
4 مرو در طورای موسی بیا در کوی مشتاقان بسی انوار طالع بین از این چاک گریبان‌ها
5 گذشت آن عهد نوح و قصه دریا و طوفانش که او یک بار طوفان دید ما هر لحظه طوفان‌ها
6 نسیم صبحگاهی کن گذر ز آنجا که می‌دانی بگو ای دوستان آخر چه شد آن عهد و پیمان‌ها
7 شما ساکن به گلشن‌ها و ما سرگرم گلخن‌ها ز (صامت) هم به یاد آرید در طرف گلستان‌ها
دیدگاه‌ها **