- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اینک نسیمی میدهد کز دوست میآرد خبر برخیز کاستقبال او واجب بود کردن به سر
2 ای راحت جان مرحبا از دوست کی گشتی جدا دارد عزیمت سوی ما یا کرد از این جانب گذر
3 از زلف عنبربار او وز سرو خوش رفتار او وز روی چون گلنار او ریح الصباهات الخبر
4 آن چشم شوخ و شنگ او و ابروی پر نیرنگ او وان طرۀ شبرنگ او چون است ای باد سحر
5 ای مشکبوی خوشنفس بودی مرا فریادرس تعجیل کن رو باز پس پیغام سوی دوست بر
6 او را بگو کای نازنین منشین زمانی برنشین فرسنگ در فرسنگ بین افتاده دل بر یکدگر
7 خوش در دلم بنشستهای با روح در پیوستهای در چشم من بشکستهای بازار خوبان سر به سر
8 ای جان شکار تیر تو، دل بسته زنجیر تو در حیرت از تصویر تو صورتگر صاحب هنر
9 روح و دماغ کیستی چشم و چراغ کیستی ای گل ز باغ کیستی کآباد باد آن بوم و بر
10 ای چون همام خوشسخن از عاشقان صد انجمن در منزلت فریاد زن از اشتیاق یک نظر