1 کاری ز وجود ناقصم نگشاید گویی که ثبوتم انتفا میزاید
2 شاید ز عدم، من به وجودی برسم زان رو که ز نفی نفی، اثبات آید
1 ایهاالمأثور فی قید الذنوب ایها المحروم من سر الغیوب
2 لا تقم فی اسر لذات الجسد انها فی جید حبل من مسد
1 ای نسیم صبح، خوشبو میرسی از کدامین منزل و کو میرسی؟
2 میفزاید از تو جانها را طرب تو مگر میآیی از ملک عرب؟
1 مقصود و مراد کون دیدیم میدان هوس، به پی دویدیم
2 هر پایه کزان بلندتر بود از بخشش حق، بدان رسیدیم