جامی

جامی

جامی
جامی

نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی از جامی غزل 950

غزل 950 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی

1 نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی یا زنم از رخ خورشید مثالش مثلی

2 نه کریمی که کنم فکر مدیحش چو فتد ز آفت دهر در ارکان معیشت خللی

3 نه فصیحی که به برهان سخن های لطیف باشدش قوت بحثی و مجال جدلی

4 طی شد اسباب سخن ساقی گلچهره کجاست که می لعل بود آنچه ندارد بدلی

5 می خور و روی نکو بین که ملایک نکنند ثبت در نامه اعمال تو به زین عملی

6 جیب خاص است که گنج گهر اخلاص است نیست این در ثمین در بغل هر دغلی

7 جامی از عشق مگو نکته به زاهد که بود هر محل را سخنی هر سخنی را محلی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی

شاعر شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی چه کسی است ؟

شاعر شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی جامی می باشد.

شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی چیست ؟

قالب شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی غزل است

مضمون اصلی شعر نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.