نه همین رشک رخ و زلفش گل از جویای تبریزی غزل 169

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

نه همین رشک رخ و زلفش گل و سنبل گداخت

1 نه همین رشک رخ و زلفش گل و سنبل گداخت خاک پای باغ را تا ریشه های گل گداخت

2 از هوای گلستان صاف طراوت می چکد یا ز شرم بوی زلفش نکهت سنبل گداخت؟

3 صد گلستان آرزو را آبیاری می کند در خزان از بس ز هجر گل دل بلبل گداخت

4 همچو شبنم آب شد جویا گل از رشک رخش نه همین سنبل به باغ از شرم آن کاکل گداخت

عکس نوشته
کامنت
comment