سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

نه قاصدی که پیامی، به نزد از سلمان ساوجی غزل 131

غزل 131 ام از 897 غزلیات

نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد

1 نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد نه محرمی، که سلامی بدان دیار، برد

2 چو باد راهروی صبح خیز می‌خواهم که ناله سحر به گوش یار برد

3 صبا اگر چه رسول من است بیمار است بدین بهانه مبادا که روزگار برد

4 فتاده‌ایم به شهری غریب و یاری نیست که قصه‌ای ز فقیری به شهریار برد

5 من آن نیم که توانم بدان دیار شدن صبا مگر ز سر خاک من غبار برد

6 تو اختیار منی از جهانیان و جهان در آن هوس که ز دست من اختیار برد

7 غلام ساقی لعل توام که چاره من به جرعه می‌نوشین خوشگوار برد

8 بیار ساقی از آن می که می‌پرستان را دمی به کار بدارد، دمی ز کار برد

9 می میار که درد سر و خمار آرد از آن می آرد که هوش آرد و خمار برد

10 هزار بار دلم هست و در میان دل نیست در این میان دل سلمان کدام بار برد؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد

شاعر شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد چه کسی است ؟

شاعر شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد سلمان ساوجی می باشد.

شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد چیست ؟

قالب شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد غزل است

مضمون اصلی شعر نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر