- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشینم نه دل دهد که به جای تو دیگری بگزینم
2 زحال زار من ای هر دو دیده ام خبرت نیست که نیست در غم تو غیر آه و ناله قرینم
3 برفتی از برم ای ماه سروقد گل اندام بگو که باز کی آن روی دلستان تو بینم
4 بر آسمان شدم افغان ز روز هجر و جدایی فراغتیست به وصلت مرا ز ملک زمینم
5 تراست شادی ایام وصل دلداران ترّحمی بکن آخر که در فراق حزینم
6 تراست از من مسکین فراغتی چه توان کرد من بلاکش بیچاره در فراق چنینم
7 به غیر تلخی هجران ندیده ام به جهان هیچ اگر سؤال کنندم به روز بازپسینم